شعر های مجاز
|
شعر های مجاز به به گدا، جانم گدا |
|
ميرود از هر طرف رقصان و با لنگر گدا / از دو سويت ميرود، اينور گدا، آنور گدا! گر دهي كمتر ز ده تومان حسابت ميرسد / ميكند گردن كلفتي، ميكشد خنجر گدا! با صداي دلخراشش ضجه مويه ميكند / راستي در ضجه مويه ميكند محشر گدا! لعن و نفرين مي كند گر قلب او را بشكني / ميكند محرومت از سرچشمه كوثر گدا! بر تو ميچسبد مثال مرد مومن بر ضريح / گر بگويي من ندارم، كي كند باور گدا؟! هست دايم باخبر از قيمت ارز و طلا / داند از هر شخص ديگر نرخ را بهتر گدا! گر روي در خانهاش، اطراف شمران يا ونك / دست كم دارد سه تا منشي، دو تا نوكر گدا! در صف بنزين اگر با او بد اخلاقي كني / ميكند لاستيك ماشين تو را پنچر گدا! گر گدايان را براي پول در يك صف كني / صف كشد از شرق ري تا غرب بابلسر گدا! بهر خارانيدن ران چون بري دستي به جيب / با هياهو مي رسند از راه، يك لشكر گدا! خودكفا شد از گدا اين شهر و من دارم يقين / ميشود تا سال ديگر صادر از كشور گدا! برای خوندن بقیه شعرها رو ادامه مطلب کلیک کنید حتماْ بخونید |
